چگونه ضمانت دهید در خدمات مالی و حسابداری جا نمانید!

ارایه خدمات مالی و حسابداری در کشور ما یکی از مشاغل پر درآمد و پولساز محسوب می شود. قطعا وقتی یک ردیف شغلی پرسود رشد میکند مراقبت ها و موارد احتیاطی آن هم به همان نسبت رشد می کند.مخاطب این نوشته حسابداران و کلا فعالانی است که بطور مستقل (نه کارمندی) اجرای خدمات مالی و حسابداری را در قالب پروژه های کوتاه مدت و بلندمدت اجرا میکنند.

اخیرا اتفاقی که افتاده و من چندین مورد آن را مشاهده کردم ارایه ضمانت در قبول چنین پروژه ها می باشد.کارفرما و مدیر قرارداد را کامل نمی داند مگر با قید ضمانت در یکی از بندهای قرارداد!یعنی برخی از افراد و شرکتهای فعال در حوزه خدمات مالی و حسابداری به کارفرمایان این ضمانت را میدهند که در صورت عدم قبولی دفاتر و رسیدگی جبران خسارت نمایند.البته ظاهر این خواسته و درابتدا نوعی اعتماد سازی است ولی بنده بارها موضوعات پرونده های درگیری این نوع خدمات را ملاحظه کردم درنتیجه باید همه جوانب را در نظر بگیرید!

چقدر از رقبای خود در بازار خدمات مالی و حسابداری شناخت دارید؟ 

قبل از اینکه خوب فکر کنید آیا ارایه ضمانت بابت جذب پروژه ها باید انجام شود یا خیر ؟ بهتر است بازار کار و رقبا را به خوبی آنالیز کنید ! شاید پاسخ این نکته  کمی پیچیده باشد ولی اگر تصمیم دارید در حوزه خدمات مالی و حسابداری پیشرفت قابل توجهی داشته باشید حتما در برنامه ریزی خود بگنجانید، تا نتیجه مثمر ثمری را کسب کنید. یک حسابدار یا شرکت حسابداری  هیچ تفاوتی با دیگر مشاغل از نظر رقابت در بازار کار ندارد و این اصل بسیار مهم می تواند رونق بازار را بیشتر کند.

حس رقابت فرآینده ای است که در همه جا و در همه رشته ها مورد استفاده افراد قرار می گیرد . من قصد تحلیل روانشناسی این موضوع را ندارم و البته اگر مطالعاتی در این زمینه ها هم داشته باشید خیلی می تواند به شما کمک کند ، بلکه دوست دارم تجربیاتم را برای شما بیان کنم و توضیحات مختصری درباره این حس به شما بدهم . من هم در اوایل راه اندازی شرکت حسابداری ام با این مشکلات مواجه بودم ، کلی وقت و انرژی برای یک پروژه میگذاشتم و بعد با یک دریبل از طرف رقیب جا میماندم. با چندین شکست، شروع به تحلیل این مشکلات کردم و در ادامه نتایج خیلی خوبی عایدم شد!

حس رقابت ، پرش به جایگاه های بلند را تقویت می کند؟ حسابداران چگونه….؟

شاید به جرات می توانم عرض کنم استفاده از حس رقابت در بین حسابداران نوپا و یا کم سابقه ضعیف تر بوده و باعث بوجود آمدن پاره ای از مشکلات و حتی استرس برای آنها شده است ، گاها تصور این دسته از علاقمندان به بازارهای خدمات مالی و حسابداری از رقابت، تخریب و کوبیدن است! یعنی اگر رقیب می کوبد ما چگونه بکوبیم !!!که این امر و یا افراط بی مورد آن ، خطرات اعتباری و حیثتی را به دنبال خواهد داشت. اگر حسابداران به این باور برسند که رقابت و داشتن رقیبان قدرتمند آنها را به سمت موفقیت های چشمگیر هدایت می کند ، آنوقت مطمئناً علاقه وانگیزه بیشتری را خرج خودشان می کنند و خلاقیت و یادگیری مهارت ها را چاشنی تلاش بی اندازه و مثال زدنی خود خواهند کرد .

در رشته حسابداری  علاقه و انگیزه حرف اول را می زند ، منظورم این است که شرط پیشرفت و بقا ، احساس داشتن انگیزه برای رسیدن به نقطه هایی است که شاید در ابتدا کمتر به آن باور داشته اید؟ همانطور که در بخش مصاحبه اختصاصی مطالعه کردید افراد موفق و حرفه ای در حسابداری هم برای رسیدن به جایگاهی که در آن قرار دارند داشتن انگیزه را در دستور کار خود قرار داده اند . یکی از ابزار کاربردی در این زمینه حس رقابت است . البته در ادامه خطرات حس رقابت را بیان می کنم. رقابت یکی از ارکان اصلی در بازار است و اگر رقابتی در بازار وجود نداشته باشد ، چرخه و ادامه حیات آن هم با مشکلات اساسی روبرو خواهد شد . درفعالیتهای مالی و بازار کار حسابداری هم رقابت یکی از عوامل اصلی رونق و استمرار حیات می باشد . بیشتر حسابداران در سطح حرفه ای و جایگاه های بزرگتر کاملاً به این مسئله اشرافیت دارند و قسمتی از برنامه ریزی کاری خود را بر مبنای اصول رقابتی متمرکز کرده اند .

حالا تکلیف چیه ؟ ضمانت بدهیم یا ندهیم؟ 

حالا قطعا جواب موضوع نوشته هستید ؟ بالاخره چیکار کنیم با همه این توضیحات ضمانت بدهیم یا خیر؟ من در پاسخ به این سوال اولین سوالی که میپرسم نوع شرکت و شخصیت طرف مقابل است!‌ ممکن است طرف مقابل من شهرداری ، شرکت های بزرگ تجاری هستند و در قوانین داخلی شرکت ضوابطی مشخص شده که طرف قرارداد ملزم به رعایت آن است ! ولی مضوع این بحث بیشتر در ارتباط با کسب و کارهای متوسط و کوچک و تازه تاسیس مطرح ی شود.

نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید الزامات قانونی در مورد ضمانت حسابداران است. شما فرض کنید همین الان حسابدار شرکت شما تصمیم به ترک سمت خود دارد و قراراست شما بعنوان حسابدار پروژه را اجرا کنید. اگر شرکت هم سراغ این الزام را نگیرد شما باید اشاره کنید مطابق ماده ۲۷۶ قانون مالیاتهای مستقیم حسابدار قبلی تا تاریخ حضور، مسوولیت ثبت و گزارش و حتی پاسخ رسیدگی حوزه مالیاتی را بر عهده دارد.ضمن اینکه حتما یک حسابدار رسمی و یا کارشناس رسمی دادگستری باید کلیه موارد ثبتی را در زمان حضور حسابدار قبلی بررسی نماید که اگر مشکلی وجود داشته باشید بر عهده شما قرار نگیرد.من در جلسه با مدیران و فعالان اقتصادی بارها این موضع را مطرح کردم وقتی شما از آسیب ها با این اقدامات پیشگیری کنید به مراتب بهتر از اخذ سفته و چک می باشد.پس همیشه در قبول پروژ ها به پاکسازی گذشته توجه داشته باشید مگر شرکت تازه تاسیس  کاملا مرتب و استاندارد باشد!

خطرات رقبا و رقابت ! 

بعد از تعریف و تمجید از رقابت ، بد نیست با خطرات ناشی از آن هم آشنا شوید . همانطور که اشاره کردم افراط و عدم توانایی در کنترل این حس کاربردی می تواند لطمه های خیلی بدی را وارد کند و بجای پیشرفت ، پسرفت را رقم خواهد زد. یک نمونه آن می توان به برداشت اشتباه از پیشرفت دیگران اشاره کرد . برداشت اشتباه به این معنی است که بر فرض یکی از هم رده های شما ، فرقی نمی کند همکار ، دوست و یا هم دانشگاهی ، به پیشرفت های چشمگیری دست پیدا می کند و شما تمامی تلاش خود را برای دادن سیگنال های منفی به خودتان  بکار میبرید . از سیگنال های منفی می توان به بدگویی از فرد موفق ، کم ارزش کردن روند پیشرفت ، بیهوده تلقی کردن مسیر موفقیت و بدتر از همه دوری کردن از دوست ، همکارو همکلاسی موفق است . به نظر من یکی از اصلی ترین خطرات در این زمینه فاصله گرفتن از واقعیت پیش آمده است .برگ برنده در بازار کار از آن کسانی است که با شناسایی فضای سالم رقابتی علاوه بر تبادل اطلاعات باعث بوجود آوردن حرکتهای منسجمی در مسیر خود خواهند شد.

بله این یک واقعیت است  فردی که به موفقیت های خیلی خوبی دست پیدا کرده ، با تلاش و کوشش بسیار زیادی مسیریابی کرده و در همان مسیر به درستی در حال حرکت است . اگر می خواهید خطرات حس رقابتی شما را تهدید نکند ، و وارد اعماق رسیدن به موفقیت شوید به جای آیتم های پاراگراف بالا می توانید از این گزینه ها استفاده کنید :

• چقدر خوبه که این دوستم انقدر پیشرفت کرده ، اگر من هم تلاش کنم حتماً می توانم ..

• خیلی خوب میشه اگه یک قرار ملاقاتی ترتیب بدم تا از نظرات دوستم در مورد روند کاریم مشاوره بگیرم ..

• اتفاقاً من هم یک خلاقیت و ایده در این مورد که دوستم بهش رسیده به ذهن رسیده و خیلی خوبه که پیاده سازیش کنم ..

• چقدر خوبه که بتونم یک مشارکت سازنده با این فرد موفق راه بیندازم ..

نکته آخر اینکه باید توجه کنید برنامه ریزی است . یعنی بطور خلاصه خیلی وقت خودتان را صرف بهبود شرایط و یا ارائه راهکار به رقبای ناسالم نکنید، چون این افراد هیچ هدفی به جز کوبیدن شما ندارند و تا وقتی که تفکر سالمی پیدا نکنند رقیب سالم محسوب نمی شوند. زمان و برنامه خود را صرف رقبای حرفه ای کنید. حتی سرمایه گذاری کردن در ایده و پیشنهاد این دسته از افراد، به راحتی و حتی سریعتر شما را به هدفتان نزدیک تر می کند.

مواردی که ارائه کردم  تا حدودی می تواند به تغییر نگرش شما کمک کند.

یک لحظه هم از فکر کردن به هدفتان جدا نشوید….

میثم حاجی محمدی